دوستم داشته باش دوستت دارم دوستت دارم...!
به پاکی اشک شوق دیدار دوباره
به زلالی احساس با هم بودن
که شادی های رنگ بودنم را با تو قسمت می کند
به سرمستی نوای عاشقی
که حجاب ظلمت درونی را از دیده ی تنهایی ام برمی کشد
به یگانگی وجودی نازنین در فضای پر احساس الوهیت
به صلابت نگاه سبز مترنم از شادی دوباره
که شوق ماندن را در درونم زنده می کند...
به فراخهای افقهای پیموده در زیر پاهای آزرده ام
در مسیر گامهای ناپیموده ی وصال
به دل نشینی آوای طنین انداز عشق بر آینه رکودم
به سبک بالی خیالی معطر در آسمان عواطف بی کرانم
به شکوه فرجام شیرین فرزانگی در تضاد خواستهای کودکی
که پاکی اش حسرت توبه را در جانم زنده می کند
به سادگی یک کلام:
درباره ما
تو که ميدوني عشق مني دوست دارم واسه چي پس تو ميگي ميخوام برم ديگه دوست ندارم يادته اون روزا که دستت تو دسته من حالا تو ميخواي بري منو نميخواي دلبر من ميدوني من بي کسم تو بودي همه کسم زنديگم تو بوديو حالا من خارو خسم چرا تو لج ميکني ابروهاتو کج ميکني زندگيم تموم شدش براي تو عمر من حروم شدش به پاي تو واسه تو حاضر بودم ستاره هارو بشمورم شهرو آتيش بزنم بيام بگم دوست دارم
اطلاعات کاربری
آرشیو
آمار سایت